در این جا نگاهی خواهیم انداخت به دنیای جذاب پوکر، پوکر یک بازی بسیار ریسک پذیر و استراتژیک است که مخاطبان زیادی در سرتا سر دنیا دارد. در این جا زندگی یکی از پوکر استار های روس را باهم بررسی می کنیم، Mikita Bodziakouski بهترین پوکر باز ای بود که به ترفند های عجیب و غریب پوکر خیلی وارد بود و همین امر باعث شد تا در مسابقات زیادی به تقلب محکوم شود او تبدیل به یک ملیونر شد و به همه آرزو های خود رسید.
بیوگرافی Mikita Bodziakouski
میکیتا بودزیاکوزکی در پایتخت روسیه مسکو به دنیا آمد، او و خواهرش زندگی بسیار خوبی داشتند زیرا پدرشان یک تاجر بود و به کار واردات و صادرات اجناس مشغول بود. میکیتا در ابتدا زندگی بسیار خوبی داشت و هر چیزی که می خواست در اختیارش بود او مثل یک شاهزاده زندگی می کرد و هیچ چیزی در زندگی اش کم نداشت. روزی پدرش هراسان به خانه آمد و به آن ها گفت که باید هرچه سریع تر از روسیه بروند. وقتی آن ها پرسیدند که چرا پدر میکیتا هیچی نگفت و فقط گفت که عجله کنند.
در ویکی پدیا Mikita Bodziakouski آمده است که آن ها به بلاروس رفتند. در این بازه پدر Mikita شرکتی در بلاروس داشت و به آن کشور در رفت و آمد بود برای همین آن ها اقامت آن کشور را گرفتند و در آن جا مشغول زندگی شدند. میکی خیلی زود به آن جا عادت کرد او به یک مدرسه جدید رفته بود و دوستان زیادی پیدا کرده بود و به کلاس های مختلفی از جمله شنا و زبان و البته سوارکاری می رفت، پدرش برای او یک اسب خریده بود و میکیتا خیلی به او علاقه مند شده بود او هر روز به کلاس سوار کاری می رفت و کلی با اسبش بازی می کرد و سرگرم بود.
مستقل شدن زود هنگام این پوکر استار
کم کم رفتار پدر میکی عجیب شد او به الکل اعتیاد پیدا کرده بود و خیلی وقت ها به خانه نمی آمد و میکی و مادرش را هم کتک می زد. این رفتار او آن قدر ادامه پیدا کرد که مادر میکی نتوانست تحمل کند و در خواست طلاق داد، او از پدر میکی جدا شد و به روسیه برگشت خواهر میکی با مادرش رفت اما میکی از هردوی آن ها خسته شده بود و قبول نکرد که با مادرش برود اما پیش پدرش هم نماند او به خانه خوزف رفت، میکی خوزف را عمو صدا می کرد خانه خوزف در بلاروس بود و دوست خانوادگی آن ها بود خوزف از زمانی که میکیتا خیلی بچه بود او را خیلی دوست داشت و هروقت به روسیه می آمد کای کادو برای او می خرید و کلی باهم بازی می کردند.
خوزف خوشحال بود که میکیتا پیش او آمده و او که همکار و دوست پدرش بود به میکی گفت که پدرش در قاچاق کالای غیر قانونی فعالیت داشته برای همین آن ها مجبور شدند تا به بلاروس بیاین و به او گفت که این اواخر هم پدرش ورشکست کرده برای همین اعصابش خورد بوده، میکی حالا حقیقت را می دانست اما تغییری در تصمیم او ایجاد نشد او هنوز نمی خواست با پدر و مادرش باشد. میکی همه چیز را رها کرده بود، درس و مدرسه و کلاس سوارکاری را و با دوستان خود در بار های مختلف و کوچه و خیابان فقط ول می گشت.
سرگرمی ای که آینده او را ساخت
خوزف می خواست جلوی او را بگیرد اما هیچ وقت مانند پدرش با او رفتار نکرد. خوزف یک روز Mikita Bodziakouski را کنار خود نشاند و گفت که می خواهد چیزی را که تا به حال به هیچ کس نگفته است را برای او تعریف کند، میکیتا خیلی کنجکاو شد و نشست پیش خوزف، خوزف به او گفت که می خواهد داستان زندگی اش را برای او بگوید و شروع به گفتن کرد او به میکی گفت که ما بسیار فقیر بودیم و پدرم یک معتاد و یک قمار باز بود اما یک قمار باز حرفه ای که دوستانش سرش را کلاه گذاشتند و همه زندگی اش را بالا کشیدند.
او به Mikita Bodziakouski گفت که پدرم در آخرین لحظه های زندگی اش من را صدا زد و به من گفت که می خواهد ارثی را به من ببخشد او به میکی گفت که من آن لحظه در دلم خندیدم زیرا او چیزی برای دادن به من نداشت اما او ادامه داد که می خواهد تنها چیزی که بلد است و در آن مهارت دارد را به من یاد بدهد بازی پوکر، خوزف گفت من از آن بازی بسیار بدم می آمد زیرا زندگی جهنمی که داشتم را علت آن می دانستم اما دلم برای پدرم سوخته بود و دستش را رد نکردم، او به میکیتا گفت او تمام ترفند های این بازی را به من یاد داد ترفند هایی که کمتر کسی بلد است اما حالا من می خواهم آن ها را به تو یاد بدهم.
پوکر باز روسی Mikita Bodziakouski
در این زمان بود که خیلی زود پوکر باز Mikita Bodziakouski وارد کازینو ها شد و شروع به بازی کردن کرد خوزف به او گفت که من از این بازی هیچ وقت خوشم نمی آمده برای همین واردش نشدم و به این شرط به تو یاد می دهم که در مسیر درستش حرکت کنی و بازی کنی و Mikita Bodziakouski هم قبول کرد او همه ترفند های خاص پوکر را به او یاد داد. تورنمنت های که Mikita Bodziakouski در آن بوده است اکثرا تورنمنت های داخلی هستند او بیشتر در کازینو های خود بلاروس بازی می کرد.
درامد Mikita Bodziakouski از بازی در کازینو ها به حدی رسید که او به یکی از ملیونر های بلاروس تبدیل شد و همه او را می شناختند. Mikita Bodziakouski بلاروسی در تورنمنت های بین المللی هیچ مقامی نتوانست بدست آورد زیرا در اولین تورنمنتی که شرکت کرد با این که اول شد اما او را به تقلب محکوم کردند و تا مدتی از بازی های بین المللی منع کردند. فیلم Mikita Bodziakouski آن روز بار ها و بار ها توسط داوران بررسی شد اما متوجه نشدند که او واقعا چه ترفندی را پیاده کرده است فقط در نهایت او را به تقلب و پرداخت جریمه ای 100 هزار دلاری محکوم کردند.
سوالات متداول در مورد Mikita Bodziakouski
پدر میکیتا برای او یک اسب خریده بود و او را در کلاس سوار کاری ثبت نام کرده بود، میکیتا به سوار کاری علاقه خیلی زیادی داشت.
میکیتا در کازینو های بلاروس به صورت آزاد بازی می کرد و از این راه ثروتی ملیونی بدست آورد.
زیرا میکیتا متهم به تقلب شد و با این که نفر اول شده بود جایزه را به او ندادند و 100 هزار دلار هم جریمه شد.سوالی اضافه کنید